فهرست مطالب
Toggleنقاط پیوت اندیکاتور تکنیکالی است که با محاسبه میانگین قیمتهای بالا و پایین و پایانی دوره پیش، به تریدر در شناسایی روند کلی بازار در تایمفریمهای مختلف کمک میکند. بهطورکلی، اگر در روز بعد معاملات بالاتر از نقطه پیوت انجام شوند، احساسات بازار صعودی در نظر گرفته میشوند و درمقابل، ترید زیر نقطه پیوت بهمنزله کاهش تمایل معاملهگران برای ورود به بازار تفسیر میشود.
نقطه پیوت مبنای این اندیکاتور است؛ اما این ابزار تحلیل شامل چندین سطح حمایت و مقاومت هم میشود که براساس مقدار نقطه پیوت محاسبه میشوند. این سطوح به معاملهگر کمک میکند حمایت و مقاومت بازار را بهدرستی پیشبینی کند و درصورت حرکت قیمت بهسمت این سطوح، از آن آگاه باشد.
نقاط پیوت چه موضوعاتی را نشان میدهد؟
برخلاف میانگینهای متحرک یا اسیلاتورها، مقادیر نقاط پیوت در طول روز ثابت و یکسان هستند. این یعنی معاملهگران میتوانند از این سطوح برای برنامهریزی معاملات خود استفاده کنند. بهعنوان مثال، تریدرها اغلب با سقوط قیمت به زیر نقطه پیوت وارد معامله شورت میشوند و با افزایش قیمت باتوجهبه نقطه پیوت، اقدام به خرید میکنند. دو سطح اول حمایت (R1 و R۲) و دو سطح اول مقاومت (S1 و S۲) را میتوان بهعنوان قیمتهای هدف برای این معاملات و سطوح حد ضرر در نظر گرفت.
ترکیب نقاط پیوت با سایر اندیکاتورهای روند روشی معمول برای معاملهگران محسوب میشود. یک نقطه پیوت که بهواسطه اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰دورهای یا سطح فیبوناچی گسترشی (Fibonacci extension) تأیید شود، میتواند سطح حمایت یا مقاومت قدرتمندتری تلقی شود.
انواع نقاط پیوت
نقاط پیوت انواع گوناگونی دارند و هر تریدر نوع خاصی را ترجیح میدهد. گفتنی است هرکدام از این انواع فرمول محاسبه خاص خود را دارد و به مقادیر و سطوح متفاوتی دست پیدا میکند. نقاط پیوت استاندارد و پیوت فیبوناچی ازجمله نقاط پیوت محبوب در بین معاملهگران هستند. درادامه، به تعدادی از این نقاط نگاهی دقیقتر خواهیم انداخت.
پیوت استاندارد
پیوت استاندارد که با عنوان پیوت فلور (Floor Pivot) یا پیوت کلاسیک (Classical Pivot) نیز شناخته میشود، یکی از نقاط پیوت مشهور در میان مبتدیها و حتی تریدرهای باتجربه است. فرمولی که در بخش محاسبه نقطه پیوت ارائه کردیم، درواقع فرمول پیوت استاندارد بود که حاصل جمع قیمتهای بالا و پایین و پایانی هر تایمفریم تقسیم بر سه است.
همانطورکه پیشتر توضیح دادیم، پس از محاسبه مقدار نقطه پیوت میتوانید از آن برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید. گفتنی است امکان محاسبه سطوح سوم و چهارم حمایت و مقاومت نیز برحسب نیاز معاملهگر وجود دارد.
پیوت کاماریلا (Camarilla Pivot)
نقطه پیوت کاماریلا در دهه ۱۹۸۰ ابداع شد. این اندیکاتور هم از قیمتهای بالا و پایین و پایانی دوره پیش برای تعیین مقدار پیوت بهره میبرد. یکی از ویژگیهای مهم نقطه پیوت کاماریلا محاسبه چهار سطح حمایت و مقاومت است که با احتساب مقدار پیوت، درمجموع نُه سطح کلیدی دراختیار تریدر قرار میدهد.
عاملی که نقطه پیوت کاماریلا را از سایر نقاط پیوت متمایز میکند، وجود ضرایب ویژهای است که در فرمول آن برای محاسبه چهار سطح مقاومت و چهار سطح حمایت استفاده میشود.
چگونه از نقاط پیوت در معاملات استفاده کنیم؟
تا اینجا، با مفهوم نقاط پیوت و برخی از انواع آن آشنا شدیم. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال از این نقاط در تحلیل بازار بهره میبرند. درادامه، قصد داریم شیوه استفاده از این اندیکاتور را در معاملات ارزهای دیجیتال بررسی کنیم. بهعنوان مثال، مؤثرترین استراتژی در نمودار بیت کوین زیر، تلاش برای کسب سود از بازگشت روند از سطوح اول مقاومت و حمایت است. اگر فقط محبوبیت نقاط پیوت را هم در نظر بگیریم، متوجه ارزش این نقاط در پیشبینی بازار میشویم.
گذشته از این، نقاط پیوت براساس عملکرد بازار در دوره پیش محاسبه میشود و میتواند بهعنوان چهارچوب مناسبی برای کسب سود از حرکات فعلی بازار عمل کند. در بازار ارزهای دیجیتال که بهسرعت در حال تغییر و نوسان است، نقاط پیوت میتواند شدت و ضعف یک روند را بهموقع تشخیص دهد. بهطورکلی، نقاط پیوت از اندیکاتورهای مهم و پیشرو درزمینه نقاط عطف احتمالی بازار بهشمار میآید. بنابراین، میتوانید از این نقاط برای ورود به بازار و ذخیره سود یا حد ضرر استفاده کنید.
معاملهگران اغلب انتظار دارند که کمتر از نیمی از حرکات قیمت با سطوح اول حمایت و مقاومت در این اندیکاتور تماس داشته باشند. بنابراین، انتظار میرود که روند بهندرت سطوح سوم حمایت و مقاومت را بهچالش بکشد. پس بهتر است پیش از پیادهسازی استراتژی معاملاتی خود، با شیوه شکلگیری بازار بیشتر آشنا شوید.
شیوه ترسیم نقاط پیوت
دو روش کلی برای استفاده از این سطوح، ورود به معامله با شکست نقطه پیوت یا بازگشت روند قیمت از این نقاط است. در گام اول، باید بدانیم نقطه پیوت و سطوح حمایت و مقاومت آن را چگونه باید ترسیم کنیم. اگرچه تقریباً تمام نرمافزارهای تحلیل بازار و پلتفرمهای معاملاتی اندیکاتورهای پیوت را دراختیار تریدرها قرار میدهند، بهتر است شما نیز بهطورکامل با عناصر آن آشنا باشید تا اگر به صحت دادهها شک کردید، خودتان بتوانید ایراد کار را پیدا کنید.
در بازار ارزهای دیجیتال، اندیکاتور نقطه پیوت باید معیارهای زیر را در نمودار بهخوبی نشان دهد:
- مقدار و سطح نقطه پیوت
- سطح اول حمایت و مقاومت
- سطح دوم حمایت و مقاومت
- سطح سوم حمایت و مقاومت
نکتهای که باید به آن توجه کنید، مشخصکردن هر سطح با رنگهای منحصربهفرد است تا از همپوشانی سطوح جلوگیری شود. برای شروع، میتوانید یک رنگ ثابت را بهعنوان مبنا برای نقطه پیوت انتخاب کنید. همچنین، میتوانید رنگ مشخصی را برای سه سطح اول مقاومت و رنگ مشخص دیگری را برای سه سطح اول حمایت در نظر بگیرید.
نکته اصلی این است که مطمئن شوید این سطوح بهطورمشخص ترسیم شدهاند تا بتوانید سایر سطوح را هم در چند نگاه ارزیابی کنید. اکنون که چهارچوب اصلی نقاط پیوت را درک کردید، دو استراتژی معاملاتی مبتنیبر این اندیکاتور را بررسی میکنیم: یکی ترید هنگام بریکاوت و دیگری ترید هنگام بازگشت قیمت.
ترید بریکاوت
نقاط پیوت ابزار مفیدی برای ترید هنگام بریکاوت و شکست سطوح هستند. حرکت فراتر از یک نقطه پیوت میتواند نشاندهنده تغییری بالقوه در احساسات بازار باشد؛ درنتیجه نقاط ورود واضحی را برایمان فراهم میکند.
اگر قیمت سطح نقطه پیوت را بشکند و از آن عبور کند، میتوانید وارد معامله لانگ شوید؛ پس بهتر است حد ضرر خود را زیر نقطه پیوت تنظیم کنید. درمقابل، اگر مسیر بریکاوت در جهت نزولی باشد، میتوانید با تنظیم سفارش درست زیر نقطه پیوت، وارد معامله شورت شوید.
درصورت شکست روند صعودی، میتوانید از سطح اول و سپس سطح دوم حمایت بهعنوان اهداف سود با احتمال بالا استفاده کنید و درصورت شکست روند نزولی، سطوح اول و دوم مقاومت اهداف بالقوه شما خواهند بود.
اگر در تایمفریم معاملاتیتان سطح چهارم حمایت یا سطح چهارم مقاومت شکسته شود، معمولاً با روندی قدرتمند روبهرو هستید و بهتر است موقعیتی در جهت روند اتخاذ کنید. چنین اتفاقی معمولاً بهندرت پیش میآید؛ اما اگر بتوانید در زمان مناسب سوار یکی از این روندها شوید، با سود چشمگیری روبهرو خواهید بود.
ترید با بازگشت قیمت
یکی دیگر از استراتژیهای معاملاتی سودآور، انجام معامله باتوجهبه نقطه بازگشت روند است. این استراتژی معاملاتی تلاش میکند با استفاده از مناطق بازگشت قیمت از سطوح حمایت و مقاومت سود کسب کند، با این پیشفرض که سطوح حمایت و مقاومت حفظ میشوند و روند از آنها بازگشت میکند.
رایجترین روش برای اِعمال این استراتژی معاملاتی، پیوستن به روند بازگشت قیمت از نقطه پیوت و ایجاد هدف در سطوح اول حمایت یا مقاومت طبق جهت بازگشت قیمت است. ازآنجاکه اغلب حرکتهای روند پیش از تماس با این سطوح ضعیف میشوند، تنظیم معاملات با فرض بازگشت روند به حد میانگین در محدوده این سطوح میتواند کارآمد باشد.