صرافی سی | صرافی C حرفه ای در انتقال ارز

• نگرش اول: در پیش بینی های آینده قیمت های قبل کاربرد ندارند.

یکی از اشتباه ترین نگرش هایی که در رابطه با تحلیل تکنیکال وجود دارد، می گوید هیچ راهی وجود ندارد تا با استفاده از آن بتوان طبق قیمت های گذشته روند آینده را مورد تحلیل قرار داد. توجه کنید که این استدلال به شدت نقض شده است، چرا که هر شخصی که در بازار معاملات فعالیت دارد و تا کنون سهمی را خریداری کرده است، می تواند تاثیرات روانی نزول یا صعود یک خرید و فروش را روی خود تایید نماید.

این ویژگی انسان است و دلایل خوبی وجود دارد که نشان می دهد قیمت های ورود به معامله بر روی رفتارهای آینده ما به راحتی اثر گذار اند. پس هیچگاه فراموش نکنید که همه ما عملکردمان را در سرمایه گذاری با مقایسه قیمت یک سهم در لحظه با قیمت آن هنگام ورود به معامله با علم بر اینکه این قیمت ها مرتبط با گذشته هستند مورد قضاوت قرار می دهیم.

دلیل این امر این است که قیمت سهم هنگام ورود به معامله رابطه نزدیکی با تصمیم های نهایی ما برای خروج از آن یا حتی نگه داشتن سهم دارد.

ابراین، این تفکر که در پیش بینی های آینده، قیمت های قبل کاربرد ندارند بسیار اشتباه و احمقانه به نظر می رسد!

البته این طور هم نیست که قیمت های گذشته بتوانند همچون گوی جادویی عمل کنند و تغییرات آینده را پیش گویی کنند. بلکه این قیمت ها از این رو حائز اهمیت اند که می توانند بهترین مسیر را برای پیش بینی شرایط و همچینین حجمه های عرضه و تقاضا در بازار به ما بدهند.

در نتیجه، این نشان می دهد که قیمت ها گذشته تا حدی بر قیمت های آینده تاثیر می گذارند. استفاده از این روش در تحلیل تکنیکال به شما کمک می کند تا بتوانید سطوح مهم در قیمت سها را شناسایی کنید و در زمان مناسب نسبت به آن سطوح واکنش نشان دهید و تصمیم به خرید، نگهداری سهم یا فروش بگیرید.

• نگرش دوم: مراکز و مراجع آکادمیک تحلیل تکنیکال را تایید نمی کنند.

این موضوع که در گذشته های نزدیک بسیاری از مراکز آموزشی و دانشگاهی به تحلیل تکنیکال دیدگاه خوبی نداشتند درست است. بنابر نمونه های آماری و اقتصادی متداول همچون فرضیه گام تصادفی، استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معاملات اثر بخش نخواهد بود؛ اما در این راستا موضوعی که بسیاری از منتقدین از آن چشم پوشی می کنند این امر است که ابزارهای تحلیلی بنیادی نیز تحت این مدل ها (فرضیه گام تصویری و بازار کارا) اثر بخش نیستند.

این در حالی است که مجموعه های آکادمیک سنتی استدلال های محکمی علیه تحلیل تکنیکال در قدیم دارند، طبق یک تحقیق علمی فرضیه بازار کارا و گام تصادفی نیز به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و نقض شده است.

یک تحقیق آکادمیک که در سال 1996 انجام شده است که رفتارهای بازار در واقعیت، فرضیه گام تصویری را به وضوح از لحاظ آماری غیر ممکن می سازد.در این رابطه نتیجه یکسانی نیز برای فرضیه کارا جمع آوری شده است.

به طور کل استدلال های بسیاری را می توان مخالف با فرضیه کارا و گام تصادفی مطرح نمود. اما مسئله ای که وجود دارد این است که تمامی این استدلال ها نشان دهنده این اند که در بازار برای تعیین قیمت سهام الگوهای قابل پیش بینی وجود دارد که این مورد بحث تصادفی بودن تغییرات و روند بازار را زیر سئوال می برد.

برخی دیگر از اقتصاددانان نیز بیان می‌کنند که قیمت سهام همیشه از رفتار و احساسات سودجویانه سرمایه‌گذاران تأثیر می‌گیرد نه از اطلاعات موجود در بازار. اکنون با درک عمبق تر و گسترده تر از تحلیل تکنیکال نسبت به گذشته و تحقیقات مختلف، مطالعات دانشگاهی از نظر آماری نشان دهنده کارایی چشم گیرتری در استراتژی های تحلیل تکنیکال هستند. بررسی های جدید در مورد سرمایه گذاران خرد نشان می دهد که اعمال استراتژی های تکنیکالی بسیار ساده برای خرید و نگهداری به منظور کسب سود در بلند مدت می تواند ریسک سرمایه گذاری آنها را بطور چشمگیر کاهش و سود معاملات را افزایش دهد و برای منفعت بردن از تحلیل تکنیکال حتی لازم نیست یک تحلیلگر و معامله گر فعال و حرفه ای پر معامله در بازار باشید.

• نگرش سوم: افراد حرفه ای و سرمایه گذار های بزرگ از تحلیل تکنیکال استفاده نمی کنند!

سومین تفکر نادرستی که در این زمینه وجود دارد این است که استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات صندوق های سرمایه گذاری بزرگ و یا افرادی که به صورت کلان و حرفه ای سرمایه گذاری می کنند، جایگاهی ندارد.

در حالی که طی سال های اخر بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری و اشخاص مهم در این زمینه برای انجام معاملات خود تیم مشاوره ای جهت انجام تحلیل تکنیکال جمع آوری کرده اند! و از نظرات آن ها برای تحلیل های خود بهره می گیرند.

همه این موارد در حالی است که بسیاری از افرادی که در دنیای معاملات به شهرت دست یافته اند توانسته اند یک استراتژی انحصاری برای تحلیل های خود داشته باشند؛ افرادی همچون ریچارد دنیس همچنین پائول تئودور جونز در این زمره قرار دارند.

حتی جالب است بدانید اشخاص برجسته دیگری در استراتژی تحلیل بنیادی مانند: گراهام و دوود در سخنان خود در این رابطه به استفاده از عوامل تکنیکالی نیز اشاره کرده اند.

• نگرش چهارم: تحلیل تکنیکال تنها برای خرید فروش های کوچک موثر است.

دیگر شایعه رایج و نگرش کودکانه در این زمینه این است که، تحلیل تکنیکال تنها برای short-term ها یا همان معاملات کوتاه مدت اثر گذار آن هم بر اساس روش های خودکار و الگوریتمی کامپیوتری اثر گذار است.

اما واقعیت این است که حتی خیلی پیش تر از اینکه تحلیل با کامپیوتر رایج شود نیز مورد استفاده قرار می گرفت. در گذشته معامله گران و تحلیل گران به صورت دستی نمودارها و جدول ها را در طی زمان برای انجام معاملات فنی ترسیم می کردند.

حتی امروزه معامله گران از مفاهیمی همچون میانگین متحرک ۲۰ روزه (MA) و عبور آن از میانگین ۵۰ روزه سرمایه گذاری بلندمدت استفاده می کنند؛ که این روش یکی از ساده ترین روش های استفاده بلند مدت از تحلیل تکنیکال است که در مباحث میانگین ها مفصل توضیح داده خواهد شد.

• نگرش پنجم: تحلیل تکنیکال درصد موفقیت کمی دارد!

قطعا اگر نگاهی به تحلیلگران تکنیکال که بیش از 5 سال است در این بازار سابقه دارند در می یابید که این دیدگاه کاملا اشتباه است! چرا که آن ها با استفاده از تحلیل تکنیکال توانسته اند به موفقیت های بسیار بالایی دست یابند خود این افراد معتقداند که میزان بالایی از موفقیتشان وابسته به تحلیل های تکنیکالی آن ها بوده است.

در این زمینه کتاب های متعددی وجود دارد که در آن معامله گران بسیاری موفقیت خود را مدیون الگوها و تحلیل های تکنیکال می دانند.

• نگرش ششم: این معامله گران کوچک هستند که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند!

اگر شما هم درگیر این ذهنیت هستید باید بگوییم که همه معامله گران از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند؛ بنابراین این موضوع صحت ندارد، زیرا همانطور که پیش تر گفتیم در دنیای معاملات حتی شرکت های سرمایه گذاری بزرگ نیز به صورت جدی و گسترده از تحلیل تکنیکال بهره مند می شوند.

مجموعه های تامین سرمایه که درواقع غول های بازار سرمایه هستند نیز دارای گروه های معامله گری خصوصی می باشند که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند.

• گرش هفتم: تحلیل تکنیکال می تواند شما را در کوتاه مدت ثروتمند کند!

در بازارهای مالی افراد بسیاری وجود دارند که با سوء استفاده و به واسطه منفعت طلبی خود کاربران و مخاطبان را ترغیب می کنند تا از این طریق خودشان به سود برسند. یک مورد در این زمینه همین است که تحلیل تکنیکال شما را در کوتاه مدت ثروتمند می کند! متاسفانه بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار نیر گرفتار این طعمه ها می شوند.

اما این را همیشه به یاد داشته باشید که در دنیای تحلیل و بازار های مالی هیچ آموزش قطعی وجود ندارد زیرا ما در دنیای احتمالات زندگی می کنیم، این بدین معنا است که هیچ تضمینی در برابر گزینه های مختلف وجود ندارد و در این راستا بازارهای مالی بهترین مثالی است که می توانید به آن توجه نمایید.

• نگرش هشتم: کاربرد تمامی ابزارهای تکنیکال در بازارهای مالی یکسان است

اگر تا به حال از تحلیل تکنیکال استفاده کرده باشید می دانید که ابزارهای مختلفی در این زمینه وجود دارد و تمامی این ابزارها در نمودارهای مختلفی که بر طبق عرضه و تقاضا در بازار هستند کاربرد دارند، با این حال کمی تفاوت در برخی از ابزارهای تکنیکال وجود دارد.

سهام، آتی، قرار داد های آپشن یا اختیار معامله، بورس کالا و اوراق و. هر یک ماهیت خاص خود را دارند و کاربرد ابزار های مختلف مقداری متفاوت خواهد بود؛ مثلا نوسانات در بازار آتی در لحظات تاریخ اتمام قرارداد خاص تر و مخصوص این بازار است؛ و یا همین موضوع برای چرخه های بازار کالا نیز وجود دارد که قابل تعمیم به بازار های و نمودار های دیگر نیست و یک تحلیگر نخبه در تحلیل تکنیکال خود به این موضوع توجه دارد.

• نگرش نهم: تحلیل تکنیکال یک پیش بینی دقیق و بی خطا از قیمت های آینده در اختیار ما قرار می دهد.